1 فروردين 1389 / 5 ربيع الثاني 2010 / 21 مارس 2010
1 فروردين 1389 / 5 ربيع الثاني 2010 / 21 مارس 2010
1 فروردين 1389 / 5 ربيع الثاني 2010 / 21 مارس 2010 |
كلنل فضل الله خان آق اِولي از افسران بلند پايه ژاندرمري بعد از انقعاد قرارداد ننگين 1919 و تشكيل كميسيوني در ارتش كه متضمن تحت الحمايگي ايران بدست انگليس بود بشدت مخالفت خود را اعلام كرد و ادامه زندگي را براي خود نا ممكن دانست . او همواره استقلال و تماميت ارضي كشورش را مد نظر داشت و تحت سلطه بيگانه بودن را ننگ مي دانست از اين رو در كميسيوني كه براي مطالعه وضيعت ارتش در تهران تشكيل شد ه بود با توجه به سمتي كه داشت بسيار تلاش كرد كه افسران ايراني ارتش شأن خود را حفظ كنند و از بيگانه دستور نگيرند؛ اما چون به هدف خود دست نيافت خود را از بين برد . پس از مرگ كلنل كميسيون ياد شده بي نتيجه تعطيل شد و دولت قوام نيز سقوط كرد . |
|
|
در ايران تا سال 1268 ش (1889 م) كه بانك شاهنشاهي توسط انگلستان تشكيل شد، پول رايج كشور، مسكوك نقره و طلا بود. در آن سال، به موجب يكي از بندهاي امتيازنامه بانك، نشر اسكناس در سراسر ايران منحصراً به بانك شاهنشاني ايران تعلق گرفت و يك سال بعد، اسكناس جديد با علامت شير و خورشيد و عكس ناصرالدين شاه قاجار و ذكر ارزش آن منتشر شد. مجموعاً بانك شاهنشاهي، چهل سال در ايران اسكناس منتشر كرد تا اينكه در 23 ارديبهشت 1309، حق انتشار اسكناس از آن بانك سلب و به بانك ملي ايران واگذار گرديد. در نهايت، دو سال بعد و همزمان با آغاز سال 1311ش، واحد پول كشور از قِران به ريال تبديل شد. از آن پس ريال جديد توسط بانك ملي ايران در سراسر كشور پخش گرديد و ملاك معاملات قرار گرفت. اسكناسهاي اوليه بانك ملي در قطعات 500 100 50 20 10 5 و 1000 ريالي، چاپ ميشد. |
هجرت رسول گرامي اسلام حضرت محمد مصطفي(صلی الله علیه و آله و سلم) ، از مكه به مدينه كه برابر با سال 622 م است، مبدأ سال قمري ميباشد. سال قمري تا سنه 1344 ق، مبناي تاريخ رسمي كشور ايران بود. در آن سال كه بر حسب تاريخ، 1304 سالِ شمسي از هجرت پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) ميگذشت، تاريخ خورشيدي براي امور دولتي انتخاب شد و به موجب قانون، رسميت يافت. به موجب اين قانون كه از تصويب مجلس شوراي ملي گذشت، ادارات دولتي، مؤسسات اداري، اقتصادي و... موظف شدند كه از ماههاي شمسي يا خورشيدي استفاده كنند. اما پس از گذشت ده سال، در سال 1314، در راستاي سياست اسلامزدايي رضاشاه پهلوي، تاريخ رسمي كشور فقط بر ماههاي شمسي تنظيم گرديد و استفاده از ماههاي قمري، ممنوع اعلام شد. |
در اول فروردين 1339 ش، مدرسه علميه منتظريه (حقاني) با تلاش و همت حضرات آيات سيد محمد حسيني بهشتي، مهدي حائري تهراني، علي مشكيني و حاج علي حقاني با هدف تحول در نظام آموزشي حوزه و كادرسازي براي آينده اسلام، در قم تأسيس شد. اين مدرسه اولين تشكيلات منظم حوزوي بود كه طلاب در آن با رعايت نظم، دفتر حضور و غياب و نمره امتحان آشنا ميشدند. همچنين مواد درسي جديدي همچون محاوره زبان عربي، رياضيات و انگليسي در آن تدريس ميشد. اين مدرسه در جريان نهضت اسلامي، نقش مهمي در پرورش نيروهاي آگاه و پيرو خط امام ايفا كرد و طلاب فاضلي در آن تربيت شدند. |
با شروع عمليات والفجر 8 در منطقه فاو در بيستم بهمن 1364، و پيشروي اعجاب برانگيز رزمندگان اسلام و عقبنشيني مزدوران بعثي، رژيم عراق بار ديگر به سلاحهاي شيميايي متوسل شد و آن را در سطحي وسيع به كار گرفت. جمهوري اسلامي ايران با اعلام موضوع به دبيركل سازمان ملل متحد، درخواست اعزام هيئت كارشناسي به منطقه را مطرح كرد. با گسيل شدن هيئت كارشناسي به ايران و بازديد از مصدومين حادثه، گزارشي تهيه شد كه از دامنه گسترده كاربرد سلاحهاي شيميايي به شدت اظهار نگراني شده و به كارگيري اين سلاحها را تأييد كردند. شوراي امنيت پس از استماع گزارش هيئت كارشناسي اعزامي به منطقه، طي بيانيه 21 مارس 1986 برابر با اول فروردين 1365، از استفاده گسترده عراق از سلاحهاي شيميايي اظهار نگراني عميق كرده و اين عمل را قوياً محكوم كرد. در بخشهاي ديگر اين بيانيه، با اشاره به بيانيههاي قبلي، رعايت قوانين مربوط به جنگ خواسته شده و ادامه جنگ محكوم گرديده است. در اين بيانيه، براي نخستين بار، عراق با ذكر نام به عنوان به كار برنده سلاحهاي شيميايي مورد خطاب قرار گرفته و نيز ارتباط كاربرد سلاحهاي شيميايي با كل مساله جنگ، ضعيفتر و كم رنگتر شده است. |
|
|
|
|
|
بعد از مرگ عبدالرحمان خان حاكم افغانستان و روي كار آمدن حبيباللَّه خان در سال 1901م، سياست خارجي اين كشور همانند زمان گذشته، در اختيار انگلستان بود. در اين ميان نمايندگي انگلستان در هند، با توجه به شرايط جهاني خواستار امتيازات بيشتري از حاكم جديد افغانستان بود. بنابراين در سفر هيأت انگليسي به افغانستان، مذاكراتي طولاني ميان سرلوي دين سرپرستِ هيأت با امير حبيباللَّه خان انجام گرفت كه به امضاي قراردادي در 21 مارس 1905م انجاميد. به موجب قرارداد استعماري كه ميان انگلستان و افغانستان منعقد گرديد، انگلستان تعهد كرد كه سالانه مبلغ 160 هزار ليره به افغانستان بپردازد و در قبال آن، سياست خارجي اين كشور را به مدت چهل سال، تحت نظر داشته باشد. با اين حال حاكم افغانستان از پذيرش درخواست انگلستان در صدور اجازه امتداد راهآهن از منطقه چمن تا قندهار و از پيشاور تا كابل، كه در راستاي تأمين اهداف دولت استعماري انگلستان بود، خودداري نمود. سرانجام اين قرار داد در8 اوت 1919 لغو و استقلال افغانستان اعلام شد. |
واژه آپارتايد (آپارتْهايْد، آپارتْهِيْدْ) به معناي جدايى و تفكيك ميباشد و در اصطلاح با تبعيضنژادي و نژادپرستي مترادف شده است. گرچه اِعمال سياستهاي تبعيض نژادي از دوره آغاز استعمار و به ويژه از قرن هفدهم شكل گرفته و نقاط گستردهاي را شامل ميگرديد، اما به صورت مشخص، اين كلمه از سال 1948م توسط دفتر مركزي حزب ناسيوناليست كشور افريقاي جنوبي به كار گرفته شد. هدف از اعلام و اعمال اين سياست، جداسازي سفيدپوستان از غير سفيدپوستان و به ويژه سياهان بود. با اين كه بيش از 80% جمعيت افريقاي جنوبي را غير سفيدپوستان تشكيل ميدادند، اما اقليت سفيدپوست با اجراي سياستهاي غيرانساني، جامعهاي طبقاتي به وجود آورد. آنها رسماً اعلام كردند كه سياست آپارتايدْ همه گروههاي نژادي را فروتر از سفيدپوستان ميداند و عليرغم اعتراضات افكار عمومي و سازمانهاي بينالمللي، به رفتار خود ادامه دادند. اين وضعيت تا آخرين دهه قرن بيستم ادامه داشت و سرانجام، تلاشها و كوششهاي مردمي به لغو اين سياست در هفدهم ژوئن 1991م انجاميد. با اين حالْ مساله تبعيضنژادي در بسياري از كشورها كه داراي نژادهاي مختلف ميباشند، همچنان اعمال ميشود. نمونه بارز آن، كشور ايالات متحده امريكاست كه عليرغم ادعاي وجود دموكراسي و حمايت از حقوق بشر، سياستهاي ظالمانهاي عليه سرخپوستان و سياهان اين كشور انجام ميدهد. |
پس از اعلام موجوديت سازمان آزادي بخش فلسطين (ساف) در سال 1965م، اين سازمان به تدريج بر تعداد و شدت عمليات نظامي خود عليه نيروهاي رژيم صهيونيستي افزود تا اين كه در روز 21 مارس 1968م با يورش نيروهاي صهيونيستي به اردوگاه فلسطينيان در نزديكي شهر كرامه در اردن، نبردي سنگين ميان چريكهاي فلسطيني و مزدوران رژيم صهيونيستي آغاز شد. در نبرد كرامه، حداقل 1200 نفر از سربازان اين رژيم به هلاكت رسيدند و دهها تانك و زره پوش آنها نابود و يا توسط چريكهاي فلسطيني به غنيمت گرفته شد. در اثر اين جنگ، استقبال جوانان فلسطيني از پيوستن به سازمان آزادي بخش فلسطين جهت نبرد براي بازپسگيري سرزمينشان به شدت افزايش يافت. با اين حال سازمان آزاديبخش فلسطين از سال 1991، اعتبار بينالمللي، منطقهاي و داخلي خود را به دليل عدول از مواضع انقلابياش از دست داد و به تصور دستيابي به صلح با رژيم اشغالگر قدس، به مذاكره با اين رژيم نشست. |
|
|
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}